درباره سبز بودن اسلام میگوید: قرآن نه تنها انسانها را مورد خطاب قرار میدهد بلکه عالم وجود را نیز مطرح میکند، بنابراین برای توسعه یک فلسفه محیط زیستی بسیار قابل قبولتر است.علاقه نصر به علم، دین و محیط زیست طی پنج دهه خلق شده و توسعه یافته است. او تا به حال چندین کتاب از جمله «انسان و طبیعت: بحران معنوی در انسان مدرن» منتشر کرده است. او در این کتاب مقایسه میکند که چطور تائویسم، مذهب هندو، مذهب بودا، مسیحیت و اسلام و به خصوص جنبه صوفی آن رابطه انسان با محیط زیست را می بینند. او میگوید: به گفته مذهب تا موقعی که انسانها زنده باشند هیچ بحران محیط زیستی به وجود نمیآید. سن فرانسیس شهر اسیسی نوشته بود که پروردگارا ستایش بر تو باد که از طریق ماه و ستارگان در آسمانها تو آنها را روشن، ارزشمند و زیبا ساختی.اما نصر میگوید که در سده ۱۶۰۰ و با محاکمه گالیله آن هم به خاطر اینکه گفته بود زمین دور خورشید میچرخد و نه آنطور که انجیل میگفت، حساسیت مسیحیت نسبت به دنیای طبیعی تغییر کرد. در نتیجه خداشناسان کاتولیک و پروتستان مسیحی کمتر درباره فکر کردن به گیتی و دنیای طبیعی علاقه نشان دادند و انقلاب علمی اروپا باعث شد طبیعت در دست دو چیز بماند: علم مدرن که معنی طبیعت در آن کاملا بیربط است و البته طمع.نصر اضافه کرد: اسلام به نوبه خود هیچ وقت تا اندازه مسیحیت روحانیت خود را از دست نداد. مسلمانان آنطوری که غرب مسیحی باور خود را از دست داد دنیوی نشدند. در پدیدههایی که به طبیعت مربوط بودند پویایی بسیار متفاوتی دیده میشد.